سرگذشت یک بی واسطه
ناهید بشردوست ناهید بشردوست


در سیستم این دولت فاسد و بیکاره پدیده بنام اصلاحات اداری بوجود آمده که بر اساس آن امتحان اخذ شده و متقاضی شامل کارمیشود؛ اما با تاسف که در این جاهم خویش خوری است برای شماری که در دفتر های مربوطه آشنا داشته باشند سوالات داده میشود که وی میدان را میبرد .
 
خودم بیکار استم خواستم طنزیه ای را نوشته جهت نشربرایتان بفرستم امید نشر شود.
 
رفتم پی کار هر سو گفتند امتحان است
سی وی داری یا که انگلشت روان است ؟
گفتم نه برادر جان، من تجربه دارم
سی وی دارم اما انگلشم نه چندان است
گفتم که لسانس استم با تجریه کاری
گفتند همه گویند این نکته همان است
گفتم سند تحصیل دارم بخوانیدش
گفتند همه دارند، این نکته عیان است
گفتم که میخواهم با مسلک خود کاری
گفتند صبر کن تو بر حسب اعلان است
دوستان مقاماتی وعده ام به کار دادند
ماه ها بگذشت اما حالت همچنان است
هفت سر عیال دارم هر قدر تپیدم من
یک نکته همه گفتند(( خدا مهربان)) است
ایکاش که مرد بودم میرفتم کنار چوک
گلکاری و مزدوری آنجا که فراوان است
نا امید نمیگردم  از درگه امیدش
شکر است که این ماه، ماه رمضان است
 
 

August 6th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان